Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری مهر، متن سخنرانی حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در چهارمین نشست وزیران امور خارجه همسایگان افغانستان در «سمرقند» ازبکستان بدین شرح است:

جناب آقای بختیار سعید اف

وزیر امور خارجه جمهوری ازبکستان؛

از اینکه شهر زیبای سمرقند را به عنوان میزبان چهارمین نشست وزیران خارجه کشورهای همسایه افغانستان برگزیدید، تشکر می‌کنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ابتکاری که موفقیت بسیاری داشته و توانسته همسایگان افغانستان را در شهرهای مختلف منطقه از اسلام آباد و تهران تا تون شیء و سمرقند گرد هم آورده و صدای واحدشان را به گوش جهانیان برساند.

همکاران محترم، خانم‌ها، آقایان؛

یک سال و نه ماه از تحولات افغانستان و تغییر ساختار سیاسی این کشور می‌گذرد. در این مدت تلاش همه ما کمک به تثیبت اوضاع و آرامش مردم رنجدیده افغانستان بوده است. در این چارچوب جمهوری اسلامی ایران به نوبه خود در حوزه‌های مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی پیشتاز بوده و سهم بزرگی در کمک به افغان‌ها برای عبور از بحران ایفا نموده است.

برقراری تعامل با حکومت سرپرستی در بالاترین سطح، کمک به نیروهای امنیتی افغانستان برای مبارزه با ترویزم، حفظ تبادلات اقتصادی و مبادلات تجاری، همکاری‌های مرزی و ارسال دهها محموله کمک‌های بشردوستانه به شهرهای مختلف افغانستان از جمله اقدامات ایران در این راستا بوده است. از سوی دیگر پذیرفتن صدها هزار آواره جدید افغان توسط جمهوری اسلامی ایران در دوره اخیر که تعداد اتباع افغانستانی مقیم ایران را به میلیون‌ها نفر رساند، بار سنگینی است که با توجه به تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه ملت ایران و محرومیت از کمک‌های بین المللی، حاکی از سیاست انسان دوستانه جمهوری اسلامی ایران در قبال مردم مظلوم افغانستان می‌باشد.

حضار محترم؛

اوضاع افغانستان برای ما همسایگان اهمیت حیاتی دارد زیرا ثبات یا عدم ثبات آن مستقیماً بر ما اثر می‌گذارد. این در حالی است که کشورهای فرامنطقه پس از سال‌ها تهاجم و تجاوز و برجای گذاردن خسارات و رنج‌های بسیار برای مردم افغانستان، همچنان به این سرزمین بعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف نامشروع خود علیه کشورهای منطقه چشم طمع دارند. این قدرتهای فرامنطقه ای بایستی ضمن دور ماندن از افغانستان، مسئولیت چند دهه اقدامات مخرب خود را پذیرفته و آنها را جبران نمایند. قرار نیست جغرافیای افغانستان به اهرم فشار آنها علیه کشورهای منطقه تبدیل گردد.

تقویت گروه‌های تروریستی بویژه داعش در افغانستان و انتقال عناصر باتجربه آن از خاورمیانه به این کشور ازجمله برنامه‌های برخی قدرت‌های خارجی برای افغانستان و همسایگان آن است. افزایش توان عملیاتی داعش و گسترش اهداف آن به مقامات حکومت سرپرست، مراکز دیپلماتیک، مراکز رسانه‌ای و فرهنگی، شیعیان و فعالان اقتصادی شاهدی بر این مدعاست. پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران تعامل منسجم کشورهای منطقه برای مقابله با گسترش فعالیت‌های داعش و سایر گروههای تروریستی در افغانستان است.

همکاران گرامی؛

همه شاخه‌های تروریسم و افراط گرایی بلای جان کشورها و امنیت ملی در منطقه و جهان هستند که آسیب و تهدید آن مستقیماً متوجه کشورهای ما است.

آمریکا و متحدان آن به جز مسئولیت ویرانی، کشتار و به وجود آوردن شرایط دشوار فعلی در افغانستان، مسئولیت کامل حمایت و هدایت داعش و گروههای تروریستی و افراطی را در جنوب و شمال افغانستان به عهده دارند.

تجربه چند دهه ناآرامی در افغانستان نشان می‌دهد، تنها راه برقراری آرامش و ثبات در این کشور، حضور و مشارکت همه اقوام و گروه‌ها در حکومت و تشکیل دولت فراگیر است.

توصیه کشورهای منطقه به حکومت سرپرستی افغانستان برای تشکیل حکومت فراگیر، به مفهوم مداخله در امور داخلی این کشور نبوده، بلکه نصیحتی دلسوزانه برای کمک به حکمرانی خوب توسط آنهاست. بدیهی است معرفی و انتخاب نمایندگان اقوام و گروههای افغانستانی برای حضور در حکومت به عهده افغان‌ها می‌باشد.

همین امر در خصوص حقوق زنان و دختران نیز صدق می‌کند. گذشته از آن که در اسلام هیچ‌گونه ممنوعیتی برای تحصیل و اشتغال بانوان وجود ندارد، در عین حال نگرانی‌های حکومت سرپرست برای فراهم آوردن زمینه‌های شرعی لازم برای این امر قابل درک بوده و به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران علاوه بر مشارکت مستقیم در تحصیل و آموزش دختران افغان، آمادگی خود را برای ارائه همه گونه کمک‌های سخت افزاری و نرم افزاری به حکومت سرپرست جهت تأمین شرایط تحصیل دختران اعلام نموده است.

شایان ذکر است هم اینک نزدیک به هفتصد هزار دانش آموز و بیش از چهل هزار دانشجوی افغانستانی در حال تحصیل در مراکز تحصیلی و دانشگاهی جمهوری اسلامی ایران می‌باشند.

خانم‌ها و آقایان؛

جمهوری اسلامی ایران تعاملات خود را با حکومت سرپرستی بر مبنای فرصت طلبی و منفعت جویی تعریف نکرده است. حضور میلیونها افغانستانی در ایران که سالانه میلیاردها دلار بر اقتصاد کشور تحت تحریم ما هزینه تحمیل می‌کند، در کنار آمادگی همیشگی ایران برای کمک به مردم افغانستان در تمامی عرصه‌ها، بهترین گواه این ادعاست. اما این به معنای نادیده گرفتن مسئولیتهای طرف مقابل نیست. حکومت سرپرست افغانستان طی یکسال و نه ماه گذشته در عمل به تعهدات حکمرانی خوب در قبال مردم افغانستان و کشورهای همسایه کوتاهی‌های جدی داشته است. قصور در تأمین امنیت و معیشت مردم نتیجه‌ای جز مهاجرت بیشتر آنها و افزودن فشار بر کشورهای همسایه بویژه ایران ندارد.

از سوی دیگر افزایش تنش‌های مرزی، استمرار قاچاق مواد مخدر و عدم تسهیل حقابه منابع آبی مشترک، تصویر مناسبی از تعامل متقابل دربرابر حسن نیت و رویکرد همکارانه جمهوری اسلامی ایران به نمایش نمی‌گذارد. تغییر این رویکرد و قرار گرفتن حکومت سرپرست در مدار تعامل دوطرفه و پاسخگویی و مسئولیت پذیری بعنوان بخش مهمی از شاخص‌های حکومت داری، خواسته جدی و دلسوزانه کشورهای همسایه افغانستان است.

برای انتقال این توصیه‌های دلسوزانه به هیأت حاکمه سرپرست، در کنار تعاملات دوجانبه کشورهای منطقه با مقامات افغانستان، تشکیل کمیته‌های کاری سیاسی، اقتصادی و امنیتی پیشنهاد شده در اولین نشست نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان با هدف انعکاس یکصدای مطالبات به حکومت سرپرست، قابل پیگیری می‌باشد.

همکاران عزیز؛

در پایان سخن را با چند توصیه و پیشنهاد به پایان می‌رسانم:

توصیه اول: ما اعتقاد داریم که مشکلات متراکم منطقه‌ای و به ویژه افغانستان، با یک الگو و مدل همکاری‌های منطقه‌ای که باید توسط سازمان ملل و سازمان‌های بین المللی حمایت شوند، قابل حل و مدیریت هستند. افغانستان بایستی به جغرافیای تعامل و همکاری برای کشورهای منطقه تبدیل شود. لازمه این امر پرهیز از رقابت ناسالم و کمک به یکدیگر برای پیشبرد طرح‌ها و پروژه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و بشردوستانه در این کشور است. تعریف حوزه‌های همکاری و تدوین نقشه راه همکاری منطقه‌ای ازطریق نشستهای تخصصی با حضور مسئولین هیأت حاکمه ی موقت که انشالله هر چه زودتر شاهد دولت فراگیر باشیم، برای مشخص سازی پروژه‌های مورد نیاز این کشور، سهم همسایگان در آن و سازوکارهای مالی و اجرایی آنها، بهترین راه حل عملی برای حرکت دادن افغانستان به سمت ثبات و آرامش و پایان بخشیدن به چند دهه رنج مردم این کشور است. ملاک اولویت بندی پروژه‌ها بایستی پوشش حداکثری نیازهای فوری و حیاتی مردم افغانستان و مشارکت حداکثری کشورهای همسایه در آنها باشد.

بهترین نمونه برای چنین پروژه‌هایی، طرح‌های ترانزیت منطقه‌ای و بین المللی است که می‌تواند افغانستان و همسایگان آن را به یکدیگر و به مسیرهای توسعه جهانی پیوند دهد. بدین ترتیب نشستهای افغانستان از جلسات صرفاً گفتگو محور، به روندی عملگرایانه برای تحقق ثبات و توسعه این کشور تبدیل شده و بتدریج اهداف مورد نظر ما را تأمین خواهد کرد.

توصیه دوم: تاکید داریم که کاسته شدن میزان فشارهای اقتصادی در افغانستان بر پدیده مهاجرت آوارگان و حتی وضعیت گروههای تروریستی مؤثر است، لذا از سازمان‌های بین المللی سازمان ملل و تمامی سازمان‌های بشردوستانه انتظار دارد با افزایش کمک‌های بشردوستانه و تدابیر لازم در بهبود اوضاع اقتصادی و آرامش و ثبات امنیتی افغانستان کمک نماید.

توصیه سوم: مواد مخدر در ۲۰ سال اشغال آمریکا نه تنها چندین برابر کشت و قاچاق شد، بلکه شبکه برخی کشورهای غربی هم اکنون نیز در گسترش این تجارت سیاه دست مستقیم دارند. جمهوری اسلامی ایران آمادگی کامل دارد تا در همکاری دو یا چندجانبه برای مبارزه با مواد مخدر و تجارت آن، با سازمان‌های بین المللی و هیأت حاکمه موقت افغانستان همکاری نزدیک داشته باشد.

طالبان کمتر از دو سال گذشته در مبارزه با داعش و طرف‌های آشوب و جنگ افروز تا حدودی به موفقیت دست یافته که باید دامنه این مبارزه در همکاری‌های منطقه‌ای با کمک سازمان‌های بین المللی گسترش یابد و جمهوری اسلامی ایران در طی این مدت در مبارزه با تروریست‌ها در افغانستان مشارکت داشته است.

توصیه چهارم: جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارد که تحصیل دختران و زنان که یک ضرورت اسلامی و انسانی و مقدمه رشد و توسعه کشور و ملت‌ها است باید در افغانستان نیز شاهد رفع موانع باشد و به همین منظور مقدمات آموزش مجازی دختران با رعایت ملاحظات و شئون اسلامی و فرهنگی و تمدنی منطقه در ایران فراهم شده و آمادگی دارد با کمک سازمان ملل و همکاری حکومت کابل ظرفیت‌های علمی در افغانستان را گسترش دهیم.

توصیه پنجم: سازمان ملل متحد در ۲۱ ماه گذشته در چارچوب وظایف حرفه ای و انسانی و مستقل خود در قبال افغانستان تلاش مطلوب از خود نشان نداده که لازم است برای میلیون‌ها آواره و مهاجر افغانی در ایران، میلیون‌ها افغانی در افغانستان تلاش‌های مؤثری از خود نشان دهد.

توصیه ششم: طالبان و هیأت حاکمه موقت به دلیل عدم اهتمام به مهمترین چالش‌های موجود در افغانستان مانند شکل دادن به حکومت فراگیر، حقوق شهروندی، اقوام، تدوین قانون اساسی و بهره مندی از ظرفیت‌های ملی برای مبارزه کامل با تروریسم و تلاش جدی در بهبود مؤلفه‌های اقتصادی در شرایط دشوار خود به سر می‌برد و باید بداند که باقیماندن مشکلات فعلی در افغانستان نه تنها بر مردم آن کشور بلکه بر مؤلفه‌ها و ظرفیت‌های گوناگون منطقه‌ای نیز آثار منفی به جای می‌گذارد.

تاکید داریم که همکاری‌های منطقه‌ای و الگوی منطقه‌ای حل مشکلات و بحران‌ها در قریب به دو سال گذشته زمینه قابل دفاع برای یک گفتمان هماهنگ و حفظ ابتکارهای منطقه‌ای در نشست آتی در دوحه می‌باشد.

در پایان مراتب قدردانی خود را از میزبانی خوب دولت ازبکستان ابراز می‌دارم. افغانستانی آرام و باثبات، آرزوی مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران است.

کد خبر 5753954 زهرا علیدادی

منبع: مهر

کلیدواژه: حسین امیر عبداللهیان حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی جمهوری اسلامی ایران حسین امیر عبداللهیان ایران شهید صیاد شیرازی رژیم صهیونیستی روز جهانی قدس سرزمین های اشغالی فلسطین انقلاب اسلامی ایران ارتش جمهوری اسلامی ایران هیئت دولت نیروی زمینی ارتش محمد مخبر جمهوری اسلامی ایران سازمان های بین المللی کشورهای همسایه مردم افغانستان کشورهای منطقه حکومت سرپرست منطقه ای هیأت حاکمه سازمان ملل پروژه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۲۳۶۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعی‌تر سفر بلینکن به منطقه‌

تعداد سفرهای «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به غرب آسیا طی ۷ ماه جنگ طوفان الاقصی تقریبا به اندازه انگشتان دو دست رسیده است. او اگر فاصله سفرهای خود به منطقه را باز هم کمتر کند از وزیر خارجه به سفیر غیر مقیم آمریکا در منطقه تبدیل خواهد شد. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، آنچه او را بارها با مسافرتی 11 هزار کیلومتری به پایتخت‌های منطقه کشانده، همگی به تبدیل رژیم‌صهیونیستی به «کتک خور همگانی» در منطقه مربوط می‌شوند. شاید پیش از این تصور می‌شد اگر رژیم‌صهیونیستی توسط دشمنانش محاصره شود در بدترین سناریوها همانند عثمانی‌ها که «مرد بیمار خاورمیانه» نام گرفته بود، نامیده خواهد شد. طبق این تصور رژیم در بدترین وضعیت نهایتا مانند عثمانی به دولت بیماری با ویژگی‌های مشابه دچار می‌شد؛ اما این مشکل مخصوص کشورهای پهناور و دولت‌های قدرتمند است نه موجودیت‌های کوچک با تنفس مصنوعی. وضعیت رژیم نازل‌تر از وضعیت بیماری است و با ادبیات دولت‌ها قابل توصیف نیست.

حداقل طی 7 ماه جنگ، هر گروه و دولتی بوده که اراده کرده سیلی‌ای به‌صورت تل‌آویو زده است؛ از جمله دو دولت ایران و یمن که به شکل مستقیم دست به تنبیه رژیم زده‌اند. این پدیده به بروز پدیده رژیمی سیلی خور و کتک خور در جهان منجر شده است. سفر اخیر آنتونی بلینکن به منطقه نیز برای پوشش و توجیه یکی از سخت‌ترین سیلی‌هایی است که رژیم طی هفته‌های اخیر خورده است. پس از آنکه رژیم‌صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه در 13 فروردین حمله کرد، تهران در شامگاه 25 بامداد و 26 فروردین در عملیات «وعده صادق» مراکز هدایت این عملیات را در دو پایگاه رژیم درهم کوبید. 

این عملیات پیامدهای دردناکی برای کسانی داشت که دلخوش به رویاها بودند. دولت‌هایی که بدعهدی آمریکا در دفاع از خود را دیده بودند، خوش‌باورانه فکر می‌کردند واشنگتن حداقل برای حفظ رژیم هم که شده زمانی دست به اقدام خواهد زد. 

وقتی آمریکا آنقدر تلاش خود برای دفاع پدافندی از رژیم را بزرگ کرد تا عدم دفاع تهاجمی‌اش از تل‌آویو به چشم نیاید، چشمان متحدان واشنگتن بازتر شد. 

حرکت روی بندی که آمریکا برای دیگران کشیده احتمال سقوط بالایی دارد. فروپاشی دولت و ارتش وابسته اشرف غنی آخرین رئیس‌جمهور افغانستان که با تقلب بر سرکار آمده بود و وضعیت آشفته تل‌آویو به دیگران سرنوشت رژیم‌های وابسته و دولت‌هایی که مسیر وابستگی به آمریکا را در پیش گرفته‌اند، نشان می‌دهد. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا روز (دوشنبه) در جریان تور منطقه‌ای خود در ریاض ادعا کرد پیشرفت قابل توجهی در روند عادی‌سازی روابط عربستان‌سعودی و رژیم صورت گرفته و در مراحل پایانی قرار دارد. «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز به موازات این اظهارات در همان روز اعلام کرد کشورش به مراحل نهایی درباره توافق دو جانبه با آمریکا نزدیک شده ‌است. این توافق به تعهدات امنیتی آمریکا به عربستان مربوط است که طبق آن واشنگتن باید در درگیری‌ها به کمک ریاض شتافته و تسلیح سعودی با تسلیحات پیشرفته را آغاز کند. این توافق دوجانبه پیش از طوفان الاقصی به‌عنوان یکی از پیش‌شرط‌های عادی‌سازی توسط عربستان مطرح شده بود. 

اهداف منطقه‌ای آمریکا در ماه هفتم 
آمریکا درصدد به سرانجام رساندن توافق عادی‌سازی میان رژیم و عربستان است که اهداف جدیدی به آن نسبت به اهداف قبلی سنجاق شده‌اند. این توافق اما همه آنچه آمریکا و بلینکن به‌دنبال آن بوده‌اند، نیست. در ادامه به اهداف کنونی آمریکا پرداخته شده است. 

1. پایان آبرومندانه جنگ 
رژیم تاکنون 7 ماه را در جنگ بوده است. این جنگ با تفاوت‌هایی در چند جبهه جریان داشته‌اند. ویژگی این جنگ پوشش چند جبهه‌ای است به این صورت که با کاهش تنش‌ها در یک جبهه، افزایش تنش در جبهه‌ای دیگر آن را جبران می‌کند. نمونه آن خارج شدن نیروهای رژیم از مناطقی در غزه است که به کاهش تلفات صهیونیست‌ها منجر شده و در ازای آن مقاومت لبنان بر شدت ضربات خود افزوده است. آشکار است که چیزی به نام پیروزی در انتظار تل‌آویو نیست و دیگر امکان ادامه جنگ نیز وجود ندارد. از این رو باید برای آن برنامه‌ریزی کرد. 

اگر رژیم طی توافق آتش‌بس با مقاومت غزه به جنگ پایان دهد، شکست را پذیرفته است. بر همین اساس غرب به‌دنبال راه دیگری است. یک راه برای کاهش از تبعات آن، اعلام پایان جنگ در ازای عادی‌سازی روابط با سعودی‌هاست. به این شکل دلیل پایان جنگ شکست رژیم از نیروهای مقاومت غزه تلقی نخواهد شد، بلکه برخی آن را به دلیل دیپلماسی سعودی خواهند دانست که پذیرفت در ازای پایان جنگ روابط خود با تل‌آویو را عادی‌سازی کند. آمریکایی‌ها اما به نظر می‌رسد اهداف بیشتری در رابطه با جنگ و عادی‌سازی داشته باشند. موضوع دوم تبدیل تهدید به فرصت است. اگر پیش از جنگ عادی‌سازی تبعاتی داشت و پس از آن نیز این‌گونه تلقی می‌شد که ریاض کار سخت‌تری برای ارتباط با تل‌آویو دارد، واشنگتن تلاش می‌کند برخلاف برداشت‌ها بتواند تهدید جنگ را با اعلام عادی‌سازی در ازای پایان کشتار و محاصره غزه، به فرصت تبدیل کند. هدف سوم آمریکا استفاده از مواهب تجاری عادی‌سازی برای بازسازی و کنترل گروه‌های سیاسی رژیم است. ایجاد روابط پرحجم با عربستان و رشد جدی روابط تجاری می‌تواند ضمن کمک به بازسازی اقتصاد رژیم برای گروه‌های سیاسی صهیونیست نیز جذاب باشد. برخی گروه‌های سیاسی صهیونیست که به این مواهب تجاری چشم دارند تلاش خواهند کرد در جامعه و دولت رژیم برای پایان جنگ در ازای عادی‌سازی فعالیت کنند. 

فروش تسلیحات ساخت رژیم به عربستان یکی از شاخه‌های درآمدی روابط است. اخذ پروژه‌های بزرگ کارخانه‌های آب شیرین کنی، ساختمان‌سازی و شهرک‌سازی و همچنین ایجاد باغ‌ها و مزارع کشاورزی در محیط‌های سخت کویری از جمله حوزه‌های همکاری دو دولت است. هدف چهارم آمریکا بی‌حاصل‌سازی عملیات 7 اکتبر است. واشنگتن از ابتدای جنگ تبلیغ کرده بود عملیات 7 اکتبر برای جلوگیری از توافق عادی‌سازی صورت گرفت و امروز قصد دارد با پایان جنگ از طریق این توافق به دیگران بگوید طراحان به هدف خود دست نیافتند. 

2. درگیری کشورهای مسلمان با یکدیگر
شاید توسعه جنگ از مبدا و با حضور رژیم‌صهیونیستی هدف آمریکا نباشد و این کشور نخواهد جنگی منطقه‌ای شکل بگیرد اما واشنگتن قطعا قصد دارد درگیری‌های سیاسی و زد و خوردهایی میان کشورهای منطقه با یکدیگر صورت گیرد تا رژیم از مرکز توجهات و تمرکز فشارها خارج شود. غرب درحالی‌که ایران در عملیات وعده صادق به شکل مستقیم رژیم‌صهیونیستی را هدف قرار داد، بدون آنکه تل‌آویو را خطاب قرار دهد درحال تحریک کشورهای عربی علیه تهران است. 

3. تثبیت حقوقی و ساختاری مواضع
غرب و متحدانش در منطقه برای پیشبرد اهداف خود از ضعف نظامی رنج می‌برند. این ضعف نظامی با توجه به حجم عظیم تسلیحات فروخته شده به کشورهای منطقه مربوط به حوزه ابزارها نیست اما در کلیت متحدان آمریکا در منطقه توانمندی نظامی کمی دارند. برای آنکه این ضعف برای آنها دردسرساز نشود، آمریکا قصد دارد با فریز کردن مرزها و با ترساندن دیگران، آنها را به لحاظ حقوقی و ساختاری تثبیت کنند. این اقدام با ارائه تضمین‌های امنیتی شبیه آنچه در ناتو وجود دارد، صورت خواهد گرفت. نمونه روشنی از این اتفاق در شرق اروپا وجود دارد. روسیه به‌عنوان دومین ارتش بزرگ دنیا که در کنار آمریکا قدرتمندترین قدرت هسته‌ای جهان است به اوکراین حمله کرده تا مانع عضویتش در ناتو شود اما علیه کشورهای بالتیکی کوچک‌ترین اقدام نظامی را انجام نداده است. 

آمریکا با این تجربه درصدد گسترش تضمین‌های امنیتی خود به غرب آسیاست. با این وجود مشکلی در این منطقه گریبانگیر واشنگتن است که نشان می‌دهد مقایسه دو منطقه غرب آسیا و شرق اروپا اشتباه است. واشنگتن نه براساس پیمان و تعهد نظامی بلکه خود راسا و به شکل مستقیم وارد منطقه شده، عملیات کرده و در هر نقطه‌ای با مقابله مواجه شده است. نتیجه این درگیری‌ها نیز شکست آمریکا و کشته شدن هزاران نفر از سربازان ارتش این کشور بوده است. شکست سعودی‌ها در جنگ با یمن نیز از نوعی نبود که با تعهد امنیتی آمریکا یا پیمانی شبیه ناتو قابل رفع باشد. 
 
4. ساخت یا نمایش پیروزی پس از شکست 
آمریکا قصد دارد در وهله اول در صورت امکان با هراس افکنی از پاسخ ایران علیه رژیم در عملیات وعده صادق بتواند اتحادی علیه ایران تشکیل دهد و در صورت عدم تحقق آن، در وهله دوم با مانورهای رسانه‌ای و لفظی این‌گونه نمایش دهد که اجرای عملیات به زیان ایران بوده و خوراکی برای افکار عمومی و رسانه‌های مرتبط با خود ایجاد کند. در این خصوص باید دید عملیات ایران علیه خاک فلسطین اشغالی با مختصاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود آیا واقعا باعث اتحاد کشورهای منطقه علیه تهران شده است؟ به نظر نمی‌رسد در واقعیت این عملیات چنین نتایجی داشته باشد، بلکه آمریکایی‌ها درصدد ایجاد این نگاه با تلاش فراوان یا نمایش تحقق آن با هدف ایجاد هراس در تهران هستند. 
 
5. متفاوت شدن روسیه و چین 
روسیه و چین در ماه‌های اخیر رویکرد متفاوتی را درخصوص رژیم اتخاذ کرده‌اند که به زعم بسیاری به‌خاطر سیاست‌های پیشین این دو تعجب‌برانگیز است. چین و روسیه با محکوم کردن حمله رژیم به سفارت ایران در سوریه و دفاع از پاسخ ایران در عملیات وعده صادق به زعم بسیاری متفاوت از سیاست پیشین خود عمل کرده‌اند. با این‌حال چنین دیدگاه‌هایی با سنجش کاملی همراه نبوده‌اند. پکن و مسکو در گذشته سیاستی را اتخاذ کرده بودند که دیگر با فضای فعلی منطبق نیست؛ به‌ویژه اینکه رژیم با اقداماتش جهان را در لبه پرتگاه قرار داده است. 

از سوی دیگر چین و روسیه به همراه ایران مواضع همگرایی درخصوص اوکراین، غرب آسیا و شرق آسیا را نشان می‌دهند که بیم هماهنگی میان آنها را در پی داشته است. احتمال دارد آمریکا با نگرانی درخصوص ابعاد و ماهیت همکاری‌ها میان قدرت‌های شرقی درصدد بازآرایی متحدان و منابع خود برای رویارویی با موقعیت جدید باشد. 

6. توجیه عدم حمایت کامل از تل‌آویو 
در عملیات وعده صادق، غرب از رژیم که مهم‌ترین دارایی این مجموعه در غرب آسیا شناخته می‌شود تنها به شکل دفاعی حمایت کرد. این درحالی است که پیش از آن افکار عمومی و نخبگان دولتی فکر می‌کردند هر کشوری که با تل‌آویو درگیر شود به صورت مستقیم با واشنگتن مواجه خواهد شد. کشورهای منطقه از خود می‌پرسند در صورت وقوع اقدامات مشابه آمریکا چه اقدامی انجام خواهد داد. سعودی‌ها تجربه قبلی نیز دارند که به سال 2019 و هدف قرار گرفتن تاسیسات آرامکو مربوط است. در آن برهه نیز آمریکایی‌ها دست به اقدامی نزدند اما هیچ‌کس فکر نمی‌کرد‌ این بی‌عملی درخصوص رژیم نیز تکرار بشود. 

بر همین اساس است که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور پیشین آمریکا برای جلب نظر لابی‌های صهیونیستی و عربی گفته است‌ «اگر درگیری بین ایران و اسرائیل رخ دهد، از اسرائیل حمایت می‌کنم.» این سخنان اشاره‌ای به برداشت‌ها درخصوص عدم حمایت آمریکا از رژیم است. 

7. توجیه چتر سوراخ رژیم 
آمریکا از یک دهه قبل تلاش داشت با کاهش اقدامات عملیاتی در منطقه، ضمن حفظ حضور سنگین خود در آن، از هزینه‌ها و ضایعات استقرار نظامی خود بکاهد. این اتفاق براساس برون‌سپاری ماموریت‌ها به متحدان منطقه‌ای صورت می‌گرفت.هدف از آن نیز اختصاص منابع بیشتر به شرق آسیا معرفی می‌شد. 

 واشنگتن تاکید می‌کرد پس از این تغییر آرایش، صهیونیست‌ها متولی و سرپرست متحدان آمریکا در منطقه خواهند بود. حالا که این متولی خود به یک «کتک‌خور همگانی» در منطقه تبدیل شده و از گروه‌های شبه‌نظامی (مقاومت غزه، لبنان و عراق) تا دولت ایران آن را می‌کوبند، این فرضیه غلط از آب درآمده است. 

برای مدت‌ها اینگونه برداشت می‌شد که جنگ با شبه‌نظامی‌ها سخت است و به همین دلیل آسیب‌هایی که تل‌آویو از نبرد با آنها می‌بیند چندان مهم نیستند. بر این اساس رژیم می‌توانست با تجهیزات نظامی خود دولت‌ها را که احساس مسئولیت بیشتری نسبت به جمعیت خود داشته و باید برای حیات اعتباری داخلی-بین‌المللی داشته باشند، با تهدید روبه‌رو کرده و آنها را از مواجهه با خود منصرف کند. در عملیات وعده صادق ثابت شد رژیم قادر به چنین اقدامی علیه ایران نیست. اعراب به همین دلیل خواهان تعهد و تضمین امنیتی آمریکا هستند که در منطقه بماند و در صورت بروز درگیری به شکل مستقیم و حداکثری از آنها حمایت کند. 

8. تامین مالی برای ترمیم ضعف‌های پدافند هوایی غرب
پدافند هوایی غرب با وجود آمادگی دو‌هفته‌ای و هشدارهای ایران سه روز پیش از عملیات، و با وجود فاصله یک‌هزار کیلومتری ایران تا سرزمین‌های اشغالی ناکام ماند. غرب در برابر این حمله از امکانات کشورهای زیادی استفاده کرد و عملا سیستم یکپارچه و گسترده‌ای را در اختیار داشت. به نظر می‌رسد طرح چتر پدافند منطقه‌ای در برهه کنونی یک نقشه برای فریب کشورهای منطقه جهت تامین هزینه‌های مالی توسعه فناوری، ارتقا و ساخت سامانه‌های جدید پدافند هوایی است تا سامانه‌های شکست‌خورده جایگزین شوند. 

9. پر ساختن خلأ تسلیحاتی ایجاد‌شده
کشورهای منطقه پس از ناکامی رژیم و متحدان‌ غربی‌اش در دفع عملیات ایران احتمالا به بازطراحی سیستم نظامی و تسلیحاتی خود می‌اندیشد. آمریکا درصدد کنترل این روند شکل‌گرفته و در صورت امکان جلوگیری از آن است. 
احتمال دارد برخی از این کشورها به بهبود روابط خود با محور مقاومت گام برداشته و تعدادی نیز با اهدافی چندگانه به سمت روابط با تامین‌کنندگان تسلیحاتی دیگری بروند. به‌عنوان مثال تامین پدافند هوایی و تسلیحات هجومی مانند موشک‌های بالستیک میانبرد از چین می‌تواند ضمن ارتقای توان تسلیحاتی کشورهای منطقه به تامین تسلیحاتی منجر شود که آمریکا آنها را در اختیار کشورهای منطقه قرار نمی‌دهد. همچنین خرید از چین تقویت‌کننده این احتمال است که پکن در روابط تهران با این کشورها دست به میانجیگری بزند. از سوی دیگر روابط با تولید‌کنندگان غیرآمریکایی سلاح می‌تواند واشنگتن را به فروش تسلیحات پیشرفته‌تر به کشورهای منطقه ملزم سازد. 

10. تامین هزینه‌های انتخاباتی
دولت جو بایدن امیدوار است در ازای ارائه تضمین و تعهد امنیتی به عربستان بتواند پول سعودی را به کمپین انتخاباتی خود جذب کند. اگر سعودی‌ها راضی به حمایت مالی از بایدن در انتخابات پیش رو نباشند باید خود را برای تعویق ارائه تعهد امنیتی و یا تضعیف مفاد آن آماده کنند.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • اژه‌ای: حکومت وظایف و مسئولیت‌هایی را در قبال کارگران بر عهده دارد
  • افغانستان| با عمل به قرآن ملت سرافراز باقی می‌مانیم
  • وزیر صنعت و تجارت طالبان به ایران سفر کرد
  • آمریکا: برای حفظ منافع ملی با طالبان تعامل می‌کنیم
  • تاکید بر شناسایی عاملان حمله به شیعیان افغانستان + فیلم
  • عبدالکبیر: اتصال منطقه‌ای بدون افغانستان ممکن نیست
  • پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعی‌تر سفر بلینکن به منطقه‌
  • مناقشه آبی ایران و افغانستان وارد فاز جدیدی شد
  • حکومت‌های منطقه با جبهه مقاومت همراهی کنند
  • تروریسم یک تهدید مشترک برای کشورهای منطقه است